وقتی که برای شب حلیم میرفتیم خونه ی عزیزش، تو اسنپ با هم پشت نشسته بودیم چون ماشین دست باباش بود
دستمو میگرفت بهم لبخندهای عاشقانه می زد مجدد دستمو میگرفت و هی فشار می داد. هی با لبخند نگاهم میکرد و راضی بود
حس کردم کارمو درست انجام دادم
ایشالله همیشه همینطوری باشم برات
برای نوزادی که در راه است چه چیزهایی بخریم؟...برچسب : نویسنده : bardarie-man بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1402 ساعت: 23:08
بهش میگم چشاتو ببند ! میگه بندم برای نوزادی که در راه است چه چیزهایی بخریم؟...
برچسب : نویسنده : bardarie-man بازدید : 30 تاريخ : چهارشنبه 29 شهريور 1402 ساعت: 23:08